tg-me.com/maddahialemane/3742
Last Update:
🌱 پایان مباهله
✨ بخش هفتم
اسقف نجران بعد از آگاهی از اسامی و عناوین همراهان پیامبر(ص)، خطاب به همکیشان خود گفت: من چهرههایی میبینم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه خداوند بخواهند که بزرگترین کوهها را از جای بکند، فوراً کنده میشود. صحیح نیست با این چهرههای نورانی و افراد با فضیلت مباهله کنیم.
اسقف اعظم، برادر دانشمندی به نام «منذر بن علقمه» داشت که همراه کاروان از نجران آمده بود. وقتی مشاهده کرد که نمایندگان نجران در خصوص مباهله به تردید افتادهاند، دست «سید» و «عاقب» را گرفت و گفت: مرا با این دو تنها گذارید. آنگاه رو به آنان کرد و گفت: پیشقراول قبیله که در پی آب و علف جلوتر حرکت میکند، هیچگاه به قوم خود دروغ نمیگوید. من از روی خیرخواهی میگویم به خودتان کمک کنید و خود را نجات دهید والا خود و دیگران را نابود میکنید.
به خوبی میدانید که هیچ گاه قومی با پیامبری مباهله نکرده مگر اینکه نابود شده است. شما و تمام عاقلانی که با شما هستند و از مطالب کتاب آسمانی اطلاع دارند میدانند که همین شخص یعنی ابوالقاسم محمد(ص)، همان کسی است که پیامبران مژده آمدن او را دادهاند. مطلب دیگری نیز هست که باید از آن ترسید.
پرسیدند: چه چیزی؟
گفت: بنگرید که نزدیک است ستاره ثریا بر زمین فرو آید، درختان سر خم کرده و پرندگان در مقابل شما صورت بر زمین گذاشته و بالهای خود را روی زمین پهن کردهاند، نشانهای دیگر نزدیک شدن عذاب را روی زمین ببینید. به لرزش کوهها و دودی که پخش شده و ابرهایی پراکنده در وسط تابستان و گرمای شدید بنگرید! به محمد(ص) که دستش را بلند کرده و با چهار نفر از اهلبیتش که منتظر پاسخ شما هستند بنگرید و بدانید که اگر دهان بگشاید و کلمهای برای مباهله بگوید، نمیتوانیم از نابودی خود جلوگیری کنیم و نزد خانواده و اموال خود باز گردیم.
سخنان منذر، رؤسای هیئت نجران را تحت تأثیر قرار داد. آنان به فکر فرو رفته و سخنان منذر را تأیید کردند. منذر پیشنهاد داد که اگر تسلیم شویم سالم میمانیم. بهتر است از مباهله بپرهیزیم و با شتاب با محمد(ص) مصالحه و او را از خود راضی کنیم. ما اکنون در شرایطی به سر میبریم که قوم یونس اندکی پیش از نزول عذاب در آن به سر میبردند.
هیئت نمایندگی با مشاهده وضع یاد شده و پیشنهاد منذر، وارد شور شد و به اتفاق آرا تصویب کرد که «منذر» به نمایندگی از آنان، نزد محمد(ص) رفته و از او بخواهد تا نمایندهای برای «مصالحه» معرفی کند.
منذر نزد پیامبر(ص) رفت، سلام کرد و گفت: ای رسول خدا! گواهی میدهم که خدایی جز خدایی که تو را برانگیخت وجود ندارد و شما و عیسی هر دو بنده و فرستاده خدای عزوجل هستید. بدین ترتیب، او اسلام آورد و به پیامبر(ص) گفت که آماده مصالحه است. حضرت ختمی مرتبت(ص)، امام علی(ع) را به نمایندگی خود و اهلبیت فرستاد. حضرت عرض کرد: «پدر و مادرم فدای شما، ای رسول خدا! بر چه چیزی با آنان مصالحه کنم؟» فرمود: «رأی تو، رأی من است. هر طور که خواستی، مصالحه کن.»
📚منبع
المراقبات، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص ۵۰۸
#روز_مباهله
#مباهله
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در تلگرام:
www.tg-me.com/vn/مداحی عالمانه/com.maddahialemane
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
B2n.ir/w25484
BY 📙مداحی عالمانه📙
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283
Share with your friend now:
tg-me.com/maddahialemane/3742